goohardasht.com/dani_amiri2000
زمانی كه نادر شاه افشار عزم تسخیر هندوستان داشته در راه كودكی را دید
كه به مكتب میرفت. از او پرسید: پسر جان چه میخوانی؟
قرآن.
-
از كجای قرآن؟
-
انا فتحنا....
نادر از پاسخ او بسیار خرسند شد و از شنیدن آیه فتح فال پیروزی زد.
سپس یك سكه زر به پسر داد اما پسر از گرفتن آن اباکرد.
نادر گفت:
چر ا نمی گیری؟
گفت:
مادرم مرا میزند میگوید تو این پول را دزدیده ای.
نادر گفت:
به او بگو نادر داده است.
مادرم باور نمیكند.
پسر گفت:
میگوید: نادر مردی سخاوتمند است. او اگر به تو پول میداد یك سكه
نمیداد. زیاد میداد.
حرف او بر دل نادر نشست. یك مشت
پول زر در دامن او ریخت.
از قضا چنانچه مشهور تاریخ است در آن سفر بر حریف خویش محمد شاه گورکانی
پیروز شد.
متن قرارداد ننگین تركمانچای بین ایران و روسیه
نامه ر ایرانی گواهینامه های اس اس ال!
207814 بازدید
6 بازدید امروز
49 بازدید دیروز
273 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian